کد مطلب:36557 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153
در تبیین این آیه بین متفكران اختلاف بوده است، آنهایی كه اذهان ساده و ناپخته تری داشته اند، این آیه را چنین تبیین كرده اند كه اگر چند مدیر در یك كارگاه یا كارخانه باشند ناگزیر هر كدام فرمانی خلاف دیگری خواهد داد، در نتیجه كارها از نظم و انسجام خارج می گردد. در جهان نیز اگر قرار بود كه برای هر یك از نیروهای طبیعت مثل: باران، ابر، آفتاب و... خدایی باشد، آنگاه تعارض و در نهایت فساد پیش می آمد.[1] فساد در اینجا دقیقا به معنای متلاشی شدن و از بین رفتن است. در جواب این استدلال عده ای گفته اند كه چه انگیزه ای برای جنگ خدایان وجود دارد؟ موجودات كم عقل و پر از هوا و هوس با هم نزاع می كنند. اما خدایانی كه بنا به فرض و تعریف، واجب الوجود و حكیم اند،[2] چرا منازعه كنند تا كار به ویرانی عالم بكشد؟ دست كم احتمال نزاع نكردنشان می رود و این با سخن قرآن معارض است كه می گوید اگر چند خدا باشد «حتما»[3] همه جهان ویران خواهد شد. در پاسخ به این اشكال، بعضی از حكما تبیین دیگری از این آیه ارائه داده اند كه خلاصه اش این است كه یك معلول نمی تواند چند علت تامه داشته باشد. هر معلولی تنها یك علت دارد و توارد چند علت تامه بر یك معلول محال است و اگر به فرض محال چنین تواردی صورت بگیرد آن معلول موجودیت پیدا نخواهد كرد. پس برای این عالم تنها یك علت می توان تصور كرد.[4]. [صفحه 77] برای وحدت باری تعالی در قرآن و معارف دینی ادله ی دیگری نیز آمده است. ولی دلیل فلاسفه كه از راه واجب الوجود بودن، استدلال بر وحدت ذات خدا می كند، بیشتر سبك و سیاق اندیشه های فلسفی یونانی را دارد و در معارف دینی چنین برهانی وجود ندارد.
یك شبهه و پاسخ آن
صفحه 77.